|
...جوان 2... درباره وبلاگ  به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, :: 1:26 :: نويسنده : ...
ببخشید آقا ! میتونم به خانمتون نگا کنم؟
جوان خیلی آرام ومتین به مرد نزدیک شد و با لحنی موءدبانه گفت ببخشید آقا ! میتونم یه کم به خانم شما نگا کنم و لذت ببرم ؟ مرد که اصلا توقه چنین حرفی نداشت و حسابی جا خورده بود مثل آتشفشان از جا در رفت ومیان بازار و جمعیت یقه جوان را گرفت وعصبانی طوری که رگ گردنش بیرون زده بود او را به دیوار کوفت وفریاد زد مرتکه عوضی مگه خودت ناموس نداری .... خجالت نمی کشی؟
اما جوان خیلی آرام بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود همان طور موءدبانه و متین ادامه داد خیلی عذر می خوام فکر نمیکردم این همه عصبی بشین دیدم به خاطر وضع ظاهری خانومتون دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنید از خیرش گذشتم مرد خوشکش زد... همان طور که یقه جوان را گرفته بود آب دهنشو قورت داد وزیر چشمی زنش را برانداز کرد .
نظرات شما عزیزان: پيوندها
|
تبادل
لینک هوشمند
آمار
وب سایت:
<-PollName->
